پسر بچه ای وارد بستنی فروشی شد و پشت میزی نشست. پیشخدمت
یک لیوان آب برایش آورد.پسر بچه پرسید: یک بستنی میوه ای چند است؟
پیشخدمت پاسخ داد: ۵۰ سنت. پسر بچه دستش را در جیبش برد و شروع
به شمردن کرد. بعد پرسید: یک بستنی ساده چند است؟
در همین حال، تعدادی از مشتریان در انتظار میز خالی بودند و پیشخدمت
با عصبانیت پاسخ داد: ۳۵ سنت .
پسر دوباره سکه هایش را شمرد و گفت : لطفا یک بستنی ساده .
پیشخدمت بستنی را آورد و دنبال کار خود رفت .
پسرک نیز پس از خوردن بستنی پول را به صندوق پرداخت و رفت .
وقتی پیشخدمت باز گشت از آنچه دید شوکه شد. آنجا در کنار ظرف خالی
بستنی،۲ سکه ۵ سنتی و ۵ سکه یک سنتی گذاشته شده بود .
برای انعام پیشخدمت!!!