ریاضیات قبل از اسلام
ریشه علم ریاضی در مشرق زمین و ایران باستان عمدتا به هزاره سوم پیش از میلاد باز میگردد.در آن روزگار تمدنهای سومری و بابلی و عیلامی پرچمدار علم و دانش در این منطقه بودند و اگرچه علم و دانش آن عهد بیشتر در انحصار معابد و نیایشگاهها بود و در حلقهای از خرافات و علوم اسرارآمیز فرو رفته بود ولی با این حال ابداعات چشمگیری در ریاضیات، هندسه و نجوم شکل گرفت و این علوم بتدریج راه پیشرفت و تعالی را طی نمودند. اولین اثری که از وجود ریشههای قوی ریاضیات در ایران کهن حکایت میکند الواح گلی است که در اوایل قرن بیستم میلادی توسط باستانشناسان فرانسوی در شوش کشف گردیده است. این الواح گلی که قدمت آن به هزاره دوم پیش از میلاد مسیح باز میگردد حکایت از پختگی ریاضیات در بین اقوام سومری، عیلامی وبابلی دارد.نکته جالب توجه در این الواح چهار موضوع پیچیده ریاضی است که به خوبی بررسی شده است:
ــ شمارش اعداد، کسور، جبر و هندسه. در مطالعه این الواح دانشمندان به مسائل جدیدی دست یافتهاند از جمله اینکه شوشیها در آن عهد آحاد شصتگانی به کار میبردهاند. آنان در عملیات محاسباتی نیز به طریقه دهدهی عمل نموده و سپس نتیجه را به آحاد شصت گانی تبدیل میکردهاند. جبر نیز در آن عهد شناخته شده بوده است بطوری که مسائل دو مجهولی و مجهول به توان دو برایریاضیدانان آن روزگار ناآشنا نبوده و از طریق آن محاسبات خود را انجام میدادهاند. محاسبان دوران باستان ایران هندسه را نیز به خوبی میشناختند و به کار برد آن آشنایی داشتهاند به گونهای که کاربرد عدد پی (p) را بخوبی میدانستهاند. آنان اگرچه خطوط موازی و زاویه را نمیشناختند ولی در عینحال به این موضوع آگاهی داشتهاند که مساحت و طول ارقام قابل مقایسه نیستند.
ریاضیدانان شوشی و بابلی در عملیات خود تنها به حل مسائل علمی توجه نداشتهاند بلکه مسائل ریاضیات نظری را نیز مورد بررسی خود قرار داده و به نتایج مهمی در علم ریاضی و شعب مختلف آن دست یافته بودند. قاعده ضرب اعداد که عبارت از جمع مکرر چند عدد است و تعیین مساحت یک سطح شطرنجی از طریق ضرب تقسیمات موجود در اضلاع آن سطح از کشفیات ایرانیان باستان است که منجر به تدوین جداول ضربی آن زمان شده است.
علم ریاضیات در ادوار تاریخی هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان همچنان مسیر خود را طی کرد. اطلاعات بدست آمده از این علم در این مقاطع بسیار کم و ناچیز است ولی آنچه که مشخص است در نتیجه ارتباطات علمی و فرهنگی بین ایرانیان و یونانیان بویژه در زمان هخامنشیان ریاضیات مسیر خود را همچنان ادامه داد; آثار هنری و مهندسی بر جای مانده از این سلسله که محاسبات ریاضی دقیقی را در خود جای داده و گنجینه کتابهای گلین تخت جمشید خود نمایانگر اینامر میباشد. سلسله اشکانیان نیز دنباله هخامنشیان بود و همانند شاهان هخامنشی، مغان ستاینده مهر، ریاضیدانان بزرگ عهد خود به شمار میرفتند که حتی سنت ریاضی و ستارهشناسی را از سیستان به هندوستان برده و در این سرزمین به آن قوام بخشیدند. ساسانیان تبادلات علمی شرق وغرب عالم آن روز را به اوج خود رساندند از این رو علم ریاضیات و در کنار آن نجوم گسترش چشمگیری یافت و ریاضیدانان ایرانی آن دوره بسیاری از اصول خود را به رومیان آموختند. بسیاری از محاسبات نجومی دوره ساسانیان (1) شامل تهیه جداول نجومی برای محاسبه موقع سیارات، پیشبینی خسوف و کسوف و مانند اینها نیز از طریق دانش ریاضی آن روز انجام میگرفت که خودحکایت از پختگی این علم در آن روزگاران داشته است.
علم ریاضیات با چنین پیشینهای وارد دوره جدید شد و پس از ورود اسلام به این سرزمین به پیشرفتهای خیرهکنندهای نائل آمد که جملگی حاصل اکتشافات و نظریات بدیع دانشمندان ایران باستان بود.